نیاز

خدایا به که روی آورم؟ به کدامین سو ؟ خدایا در این سه گانگی بین خودم ، تو و این جهان سرگشته و حیرانم. خودم ناتوان تر از آنم که بشکنم چهارچوب ها را برای رسیدن به معنای زندگی، جهان نیز بی رحم تر از آن است که برای ضعیفی چون من دل بسوزاند و تو که ساکت تر از آنی که انتظارش را داشتم.
پس من چه کنم در این سرگشتگی و حیرانی ؟چه کنم در این دنیا با خیابانها و درهای همیشه بسته. با معما و رازهای بیشمار.
یاریم کن ای همیشه ساکت و نظاره گر من.
مطلب بالا رو چند روز پیش نوشتم و چند روز بعد با دیدن حکایتی از مولانا با این مضمون که می گفت:
" مردی بود که همیشه با خدای خودش راز و نیاز می کرد و مدام او را می خواند. و فریاد " مدام داد الله الله داشت. روزی شیطان بر او ظاهر شد و به او گفت با همه این " الله الله" گفتن ها هیچگاه لبیک خدا را نشنیدی؟؟؟اگر به در هر خانه ای می رفتی با این همه داد و فریاد الله الله تاکنون حداقل یک بار تو را لبیک می گفتند . مرد گفته را منطقی یافت و از آن روز داد" الله الله " را ترک کرد. در عالم رویا هاتفی بر او روی آورد و دلیل را از او پرسید.او گفت با همه سوزی که دارم یک بار هم مناجات مرا لبیک نگفته اند . هاتف به او گفت من مامورم پاسخ خدا را برای تو بیان کنم. آن الله تو لبیک ماست.
نی که آن الله تو لبیک ماست آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست.
پس خدا جونم اینکه این روزها زیاد به یادتم برای اینه که خودت خواستی و تو ساکت نیست . فقط داری توجه منو بیشتر به خودت جلب می کنی . بهم کمک کن بیشتر بدونم از این دنیا به تو نزدیک تر بشم.
- ۲ نظر
- ۱۰ دی ۹۶ ، ۱۱:۴۹
- ۱۲۹ نمایش