در راه

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

میزان رضایت از زندگی به فرد بستگی دارد و هر کس بنابه انتظاراتی که از خودش داره تعریف رضایت می تونه براش متفاوت باشه وبنابراین همونطور که میلیاردها انسان با رنگ و بو های مختلف هست تعریفشون از هر چیزی و مثلا رضایت متفاوته.
برای من رضایت وقتی معنا پیدا می کنه که احساس مفید بودن داشته باشم. حسی که باعث می شه فکر کنم در این دنیای بی سروته یک جایی به درد این دنیا خوردم. البته باز هم به درد دنیا خوردن خودش تعریف داره و می تونه بسته به فرد متفاوت باشه ..
این روزها احساس مفید بودن دارم.
هر چند به نظر کاری از پیش نمی ره اما همین که دارم تلاش می کنم خودش کورسوی امیدی است تا کورمال کورمال از این تاریکی که برای خودم درست کردم بیرون بیام.
ممنونم از همه ادمها و همه وسیله هایی که این شرایط را برام فراهم کردند.
عکس رو خودم گرفتم. اینجا که هستم آسمون زیبایی داره . هر چند آسمون هرجایی زیبایی های خودشو داره. اما اینجا شاید از تنهایی باشه یا هر چیز دیگه ای خیلی زیاد به آسمون نگاه می کنم. یک جورایی انگار با هم دوست شدیم و گاهی حرف می زنیم بعضی وقتا اینقدر آبیه که ترس غرق شدن تمام وجودت را می گیره. بعضی وقتا تشخیص خط حایل میان اقیانوس و آسمون مشکله.

  • نفس

تجربه کردن

۰۱
اسفند

امروز 13 روز است که کشور رو ترک کردم به امید بدست آوردن تجربه های بیشتر و جدید تر و شاید عمیق تر. اما تا امروز آنچه که دیدم و درک کرده ام مصداق بارز آسمان همه جا یک رنگ است بود. ادمهایی که اینجا دیدم به همدیگر و به حیوانات وسایر موجودات بیش از آنچه من در کشور خود می دیدم احترام می گذارند. اما آنچه واضح و مشخص است تبدیل شدن این رفتار به یک عادت میانشان است. به وضوح در مدت کوتاه اقامتم حکومت قانون بر آنان را نظاره گر بوده ام.به نظر می رسد اگر آنان نیز راه فراری از قانون می یافتند یا پشتوانه های دینی و مذهبی برای توجیه عملکردهایشان داشتند چندان با مردمان سرزمین من تفاوتی نداشتند. 

به این فکر میکنم که انسان حیوانی بیش نیست و با یک مجموعه از قوانین خود را اجتماعی کرده و هر جا مجازات تخطی از قانون بیشتر و درآورتر باشد انسانیت شاید در آنجا بیشتر به چشم بیاید.

مارگارت زن و دیمون مرد مهربانی که با آنان زندگی می کنم. خانواده ای میان سال اند. آنان برایم اعتماد را معنی می کنند. اعتماد به دختری تنها از سرزمینی که به سرزمین تروریست ها شهرت دارد. تا این روز جز مهربانی وادب ازآنان چیزی ندیده ام.

دانشگاه را شروع کردم و کمی پیشرفت داشته ام و امید دارم تجربه های این سفر سرآغازی برای رها شدنم از این منطقه امن و کسالت بار خودم باشد. فرصتی برای رها شدن از بدیهای خود خواسته که تنها و تنها مضرر آن خودم هستم. رها شدن از افکاری که به دلیل ندانم کاریهایم مرا رها نمی کنند. 

عکس را خودم گرفتم

  • نفس